Web Analytics Made Easy - Statcounter

مهسا بهادری: «خانه‌ام سوخت، این بدبختی نیست، خود مرگه. کیو، چرا من را کشتی؟» این صدای فریاد همراه با گریه و زاری همسر کیومرث پور احمد است.

به خانه‌اش رفتم، انتهای کوچه‌ای دنج درست در خیابان ولیعصر، کمی بالاتر از پارک ساعی، نیازی به دانستن پلاک نبود، همین که وارد کوچه شدم، هنرمندان غمگین را دیدم که جلوی در خانه‌اش ایستاده بودند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

مرضیه برومند که این روزها مدیرعامل خانه سینما است هم آمده بود و آنجا ایستاده بود، اما این‌بار هیچ خنده‌ای رو لبانش و هیچ نشاطی در چشمانش نبود. از پله‌ها بالا رفتم، صدایی به جز گریه‌های جانسوز و فریادهای همسرش نبود دائم داد می‌زد، «چرا من را کشتی؟ خانه‌ام سوخت، این بدبختی نیست، خود مرگه. کیو، چرا من را کشتی؟» این صدای فریاد همراه با گریه و زاری، مهرانه ربی، همسر کیومرث پوراحمد است که کیومرث را کیو صدا می‌کند. خبری از دخترش مریم نبود، در فرانسه است و حالا غم دوری از خانواده و از دست دادن پدر، بیش از هر زمانی او را می‌آزارد.

دوستان او مثل علی قائم مقامی دائم در جنب و جوش بودند و رسیدگی به کارهای متفرقه مثل، هماهنگی برای رفتن به انزلی را برعهده داشتند، شاید عصر، شاید شب، قرار بود بروند و جسم بی‌جان خاطره سینمای ایران را آماده خاکسپاری کنند، شاید در اصفهان، شاید در تهران، زیرِلبِ اطرافیان نام خاکسپاری و اصفهان به گوش می‌خورد.
همسرش دقایقی آرام می‌شد و دوباره فریاد می‌زد من این شعله‌های آتش را می‌بینم.

هوشنگ گلمکانی، عباس یاری، حبیب احمدزاده با مهرانه همدردی می‌کردند، اندکی آرام می‌شد و دوباره ناله‌هایش دیوار خانه جمع و جورش را می‌لرزاند. هرکسی که می‌گفت مرگ خودخواسته است، اطرافیان می‌گفتند، نه، اما علی قائم مقامی، با قطعیت این احتمال را تکذیب می‌کرد و یک توضیح داشت: من پریشب با کیومرث صحبت کردم، دنبال کارهای فنی صدای «پرونده باز» (آخرین اثر سینمایی پوراحمد) بود و داشت کارهای آن را پیگیر می‌کرد.

دوباره همسرش فریاد می‌زد «چه کار باید می‌کردم که حالت خوب باشد؟ چه کار باید می‌کردم که نکردم؟ چرا اینطوری مرا رها کردی؟ می‌دانستی من کسی را به جز تو ندارم کیو.».
کسی این مرگ خود خواسته را باور نمی‌کرد، همه می‌گفتند حالش خیلی خوب، اما دیگر باید این واقعه مورد پذیرش قرار می‌گرفت چون دادستانی گیلان، خودکشی را عامل فوت پوراحمد اعلام کرد.

همسرش می‌گفت: «کرونا گرفت برایش کپسول اکسیژن تهیه‌کردم، عصبانی می‌شد که من چیزیم نیست، چرا آن‌قدر نگرانی، چقدر می‌خواهی نگران من و مریم باشی به خودت فکر کن.»

این هنرمند که حتی مرگش هم روایت یک قصه بود، یک قصه درام از کارگردان موفقی که خاطرات کودکیمان را رقم زد و رفت تا مرگش هم جوری باشد که از ذهن‌ها پاک نشود و در نهایت هم کنار جسدش یک دست نوشته خودکشی پیدا شد.

ازخانه خارج می‌شوم.

فضای غمبار آنجا اشک همه را درآورده، کفش‌های زیادی جلوی در است؛ اما کفش‌های صاحب‌خانه، نه!

شاید پوراحمد همان حوالی پرسه می‌زد و دائم از خودش می‌پرسید: «کفش‌هایم کو؟»*شاید در بین انبوه جمعیتی که به سوگ نشسته‌اند کفش‌هایش را می‌جوید؟

از پله‌ها پایین می‌آیم جلوی در همچنان چندین هنرمند ایستاده‌اند، محمدمهدی عسگرپور را می‌بینم نیازی نیست گریه کند، عزا در چشمانش است. قصه طبقه اول این خانه هم به پایان رسید اما هنر پوراحمد هیچ‌وقت تمام نمی‌شود.

بیشتر بخوانید: کیومرث پوراحمد درگذشت / وداع با خالق قصه‌های مجید... کشف دست نوشته کنار جسد پور احمد روایت کیومرث پوراحمد از چرایی مرگ هنرمندان

کیومرث پوراحمد (متولد ۲۵ آذر ۱۳۲۸) کارگردان، فیلمنامه‌نویس، تدوینگر و تهیه‌کننده کشورمان، دانش‌آموخته رشته کارگردانی سینما بود و آثار متعددی از جمله «تیغ و ترمه»، «کفشهایم کو؟»، «۵۰ قدم آخر»، «اتوبوس شب»، «نوک برج»، «گل یخ»، «خواهران غریب»، «بخاطر هانیه»، «بی‌بی چلچله»، «قصه‌های مجید» و «سرنخ» را در کارنامه خود دارد.

صبح امروز ۱۶ فروردین ۱۴۰۲ درگذشت‌ و سید مهدی فلاح میری دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان با تایید خبر فوت کیومرث پور احمد گفت: به محض دریافت گزارش، بازپرس ویژه قتل در محل حاضر شدند و با بررسی‌های اولیه نظر بر خودکشی این کارگردان سینما داشتند که واکاوی جزئیات، مستلزم رسیدگی دقیق قضایی است.

وی افزود: کیومرث پوراحمد ساعت یک بامداد روز چهارشنبه مورخ ۱۴۰۲/۱/۱۶ در یکی از واحدهای دهکده ساحلی انزلی فوت کرده است.

دادستان مرکز استان در ادامه اظهار داشت: درحال حاضر جسد به پزشکی قانونی انتقال داده شد تا علت تامه مرگ بررسی که خبر تکمیلی متعاقبا اطلاع رسانی می‌شود.

*اشاره به فیلم کفش‌هایم کو؟ دیگر اثر زنده یاد پوراحمد است که در آن فیلم به مسئله آلزایمر پرداخته است. یکی از احتمالاتی که بعضی آن را از دلایل مرگ خودخواسته پوراحمد دانسته اند.

۵۷۲۴

کد خبر 1750837

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: کیومرث پوراحمد خودکشی سینمای ایران هنرمندان کیومرث پوراحمد چرا من را کشتی کیومرث پور پور احمد

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۶۵۱۳۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خشم پدر، جان همسر و فرزندش را گرفت

  به گزارش خبرنگار جام‌جم، روزهای پایانی فروردین امسال آتش‌سوزی در یکی از محله‌های مرکزی پایتخت به آتش‌نشانی گزارش شد. نیروهای امدادی به آنجا اعزام شده و توانستند شعله‌های آتش را خاموش کنند. آنها زنی میانسال، شوهر او و پسرشان را که دچار سوختگی شده بودند، به بیمارستان منتقل کردند اما مادر خانواده همان روز فوت شد ولی پسر ۱۱ساله و پدر خانواده تحت درمان بودند تا این‌که دو روز بعد پسر نوجوان هم به‌دلیل شدت سوختگی در بیمارستان فوت کرد اما پدر خانواده که نجات یافته بود، در تحقیقات پلیسی مدعی شد که نفهمیده چطور خانه آتش گرفته و وقتی به خود آمده، همسر و پسرش در میان شعله‌های آتش گرفتار شده و خودش هم می‌خواسته آنها را نجات دهد که دچار حادثه شده است.بنابراین ماموران به تحقیق از همسایه‌ها پرداختند که آنها اعلام کردند زن فوت‌شده با شوهرش اختلاف و درگیری داشته، بارها صدای مشاجره‌شان را بلند شده و آن روز هم صدای مشاجره مادر و پسر با پدر خانواده را شنیدند، سپس صدای کمک‌خواهی از خانه‌شان بیرون آمد که متوجه شدند آتش‌سوزی شده و از آتش‌نشانی کمک خواستند. با جمع‌بندی این اطلاعات مرگ این دو نفر به بازپرس کشیک قتل دادسرای جنایی تهران گزارش شد. در حالی که پدر خانواده منکر آتش‌سوزی مرگبار بود اما شواهد حکایت از آن داشت که او در ماجرا نقش دارد؛ تا این‌که چند روز پیش کارشناسان آتش‌نشانی اعلام کردند آتش‌سوزی عمدی بوده که او با دستور قضایی بازداشت شد و سرانجام دو روز پیش با اعتراف به قتل دو عضو خانواده‌اش گفت: کارم نقاشی ساختمان است. با همسر و پسرم بر سر مسائل مختلف اختلاف داشتم. حتی از پسرم می‌خواستم وقتی برای انجام کار نقاشی ساختمان می‌روم، او نیز با من بیاید اما کار نقاشی ساختمان را دوست نداشت و با من همراهی نمی‌کرد. روز حادثه قرار بود برای نقاشی خانه‌ای در یکی از محله‌های تهران بروم. از پسرم خواستم با من همراه شود اما قبول نکرد و دعوای‌مان شد. ظرف بنزینی را که می‌خواستم برای کار نقاشی ببرم، برداشتم و مقداری از آن را روی خودم پاشیدم و به پسرم گفتم اگر از این رفتارت دست برنداری، خودم را به آتش می‌کشم که توجهی به این تهدیدهایم نکرد. حتی جواب سربالا به من داد که مرا با حرف‌هایش عصبانی‌تر کرد. همین موضوع باعث شد یکدفعه تصمیم بگیرم او را به جای خودم بسوزانم. بخشی از بنزین را روی او پاشیدم و فندک زدم که او آتش گرفت.متهم به قتل ادامه داد: زنم آمد جلو تا شعله‌های آتش را خاموش کند و پسرمان را نجات دهد که چون بنزین روی زمین پخش شده بود، لباس‌هایش آغشته به آن شد و همگی سوختیم. پشیمان شدم و خواستم نجات‌شان دهم که نشد و شعله‌های آتش بخشی از خانه را هم سوزاند. همسایه‌ها خبردار شده و به کمک آتش‌نشانی به خانه‌مان آمدند و آتش را خاموش کردند که من زنده ماندم اما همسر و فرزندم فوت شدند. سرهنگ کارآگاه مرتضی نثاری، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با تایید این خبر به جام‌جم گفت: متهم به قتل همسر و فرزندش در بازداشت به سر می‌برد و تحقیقات از او ادامه دارد. 

دیگر خبرها

  • خشم پدر، جان همسر و فرزندش را گرفت
  • روایت کیومرث پوراحمد از کشتن خودش
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند/او برای برگشت از سفر، چندین قرار کاری گذاشته بود و قول داده بود برای دیدن خواهرش به زاهدان برود
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید»
  • ملی‌پوش فرنگی که شاید در مسابقات مجارستان کشتی بگیرد